زمانی که اکستاکس نت شناسایی شد دولت ایران در اقدامی تعجب برانگیز اعلام کرد که این بدافزار نتوانسته هیچ آسیبی به تجهیزات ما برساند و به طرح این ادعا که اسرائیل و امریکا در پشت چنین حمله ای بوده اند بسنده کرد و هیچ شکایتی به شورای امنیت ارسال نگردید.
اینگونه سکوت کردن ها در دنیایی اتفاق می افتد که رقبای ایران برای طرح شکایت برعلیه ما از هیچ نیرنگی کوتاهی نمیکنند چنانچه در قضیه سناریوی ترور سفیر عربستان در امریکا اتفاق افتاد.
حملات سایبری یکی پس از دیگری کشف میشوند و آنچه از دست برمیآید خنثی سازی آنان و کاهش زیانهایی است که میتوانند به تجهیزاتمان برسانند و حفاظت از باقیمانده اطلاعاتی است که به یغما برده میشوند.
گویا مسئولین براین باورند که شکایت به سازمانهای بین المللی نتیجه ای را در بر نخواهد داشت و صرفا اعتراف به اینکه مورد حمله قرار گرفته ایم از شأن و منزلت جمهوری اسلامی میکاهد.
با وجود اینکه یکی پس از دیگری گزارشات و رخدادها حکایت از وجود طرحی جامع و گسترده بر علیه شبکه فن آوری اطلاعات کشور و ساختارهای صنعتی دارد لیکن هیچ اقدام متناسب بین المللی برای دفاع از حقوق ملی به انجام نمیرسد.
استاکس نت علاوه بر سانتریفوژهای سازمان انرژی اتمی ، نیروگاههای آبی و شبکه برق رسانی را نیز مورد تهدید قرار داد.
پس از آن حملاتی بر علیه وزارت نفت شکل گرفت که هزینه های بسیاری را به کشور تحمیل کرد
بدنبال آن خبرهایی مبنی بر مورد حمله قرار گرفتن رایانه های وزارت علوم به گوش رسد.
خبرهای اخیر نیز وجود ویروس شعله و مشتقات آنرا برملا ساخت.
مسئولین خوب میدانند که حملات تلافی جویانه از سوی ایران(در صورت وقدع)چه تبعات سنگینی بهراه خواهد داشت لیکن حداقل انتظار از دولتمردان اقدام به طرح دعوی به شورای امنیت سازمان ملل است که اگر اقدامات عملی را بدنبال نداشته باشد، لااقل سابقه ای از چنین اموری باقی خواهند ماند که فردا بکارمان بیاید.
دنیا را چه دیده اید شاید که روزی لازم آید که نام " حمله " را به " ضد حمله " و " دفاع " تغییر دهیم.
بخشی هایی از متن جالبی که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی و به نقل از نشریه ستاد مشترک ارتش امریکا منتشر شده است در دنباله آورده ام و تفسیر آنرا به همفورومی ها میسپارم.
نشریه ستاد مشترك ارتش آمریكا با اذعان به غیرقانونی بودن حمله سایبری استاكس نت علیه ایران، نوشت :
ویروس استاكسنت كه تاسیسات غنیسازی اورانیوم ایران در نطنز را هدف قرار داده بود؛ به گونهای برنامهریزی شده بود تا سانتریفوژهای كنترل شده حساس برای تولید مواد هستهای را هدف بگیرد......
بیانیه رسمی كشور قربانی میتوانست تاییدی بر وقوع این حمله سایبری باشد و اینكه به جامعه بینالمللی اجازه دهد تا این مصداق عینی را به مثابه یك حمله سایبری بررسی نماید. با وضعی كه پیش آمد، این حادثه در زمره یكی دیگر از حوادث سایبری غیرمحرمانه قرار گرفت و بدین ترتیب فرصت تعیین مرزهای قابل تشخیص برای رفتار غیرقانونی در فضای مجازی از دست رفت....
چندان عادی نیست كه ببینیم كشوری مورد حمله قرار گیرد اما تمایلی نداشته باشد تا از آن صحبت نماید. جامعه ملل(برای مثال، سازمان ملل متحد، اتحادیه عرب یا برخی دیگر از سازمانهای بینالمللی) احتمالاً اكراه دارند از اینكه اذعان نمایند كشوری مورد حمله قرار گرفته است آن هم زمانیكه ظاهراً تصوری غیر از این دارند. روی همرفته، اگر كشوری خود به این نتیجه نرسد كه دچار اشتباه شده، پس در صلاحیت جامعه بینالمللی نیست تا تلاش كند كه چیزی غیر از این را به طرف مقابل بقبولاند. شاید این وضعیت غیرعادی در مورد فضای مجازی منحصر به فرد باشد. دشوار است كه بتوان بمباران توپخانه یا حمله سربازان را چیزی به غیر از یك حمله واقعی تفسیر كرد. اما در حوزه مجازی، این موضعگیری انفعالی و نادیده گرفتن تبعات احتمالی آن میتواند برای جامعه بینالمللی خطراتی را به همراه داشته باشد.
مشكل نادیده گرفتن ماجرای فوق در اینجاست كه نفوذ ویروس استاكسنت نه تنها یك حمله سایبری بلكه طبق حقوق بینالملل به منزله یك حمله غیرقانونی بود.
علاوه بر نقش قانون ممنوعیت عمومی در خصوص استفاده از زور علیه كشور دیگر، این واقعه مسلماً حقوق جنگ را نقض كرده است. حقوق جنگ مقرر میدارد كه حملات باید هدفمند باشند، یعنی طرفین جنگ فقط باید اهداف نظامی را هدف بگیرند. استاكسنت یك كرم رایانهای است كه خود به خود تكثیر میشود. این بدافزار شامل برخی سیستمهای كنترلی است اما برای جلوگیری از نفوذ آن به داخل سیستمهای غیرنظامی در سراسر جهان تمركز بر این سیستمها به تنهایی كافی نخواهد بود.
انگیزههای ایران
نشریه ستاد مشترك ارتش آمریكا ادامه داد: ایران با چه انگیزهای اعتراف نكرد كه مورد حمله قرار گرفته است؟ به عنوان قربانی حمله، ایران شاید مورد حمایت جامعه بینالمللی قرار میگرفت. حداقل اینكه، ممكن بود برای جلوگیری از حملات مشابه در آینده علیه این كشور به محكوم كردن این اقدام از جانب سایر كشورها امیدوار باشد.
در ادامه دلایلی را به بحث میگذاریم مبنی بر اینكه چرا جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت ماجرای استاكسنت را به عنوان یك حمله سایبری رسماً اعلام نكند. هرچند كه شخصاً در خصوص اینكه چرا تهران چنین سیاستی را برگزید، نظری ندارم اما احتمالاتی وجود دارند كه اساساً برپایه آمار و احتمال مطرح خواهند شد. در ابتدا نیز با محتملترین گزینه آغاز میكنیم.
این نشریه مدعی دلایل زیر است:
احتمال دارد كه تهران به دلیل از دست دادن بخش قابلتوجهی از ظرفیت تولید مواد تسلیحات هستهی آن هم به خاطر یك بدافزار رایانهی دچار احساس شرمساری شده باشد، بویژه زمانیكه ادعا میكند توانمندی فوقالعادهای در حوزه سایبری دارد. ضمن اینكه، آنچه وضعیت را بدتر میسازد اینكه معمولترین گزینه پیشنهادی برای معرفی عامل اصلی این ماجرا همان دشمن بزرگ ایران یعنی اسرائیل است.
نظرات شما عزیزان: